در نظریه روانکاوی، مفاهیم مختلفی وجود دارند که باید آنها را مد نظر داشت. یکی از آنها الگوی نهاد (id) ، خود (ego) و فراخود (superego) می باشد. این الگو که توسط زیگموند فروید مطرح شد، بخصوص در کمک به افراد برای درک رفتار یکدیگر، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
اگر شما خط مستقیمی را فرض کنید، نهاد در منتهی علیه یک سمت و فراخود در منتهی علیه سمت دیگر خط قرار دارند، در حالی که خود جایی در میان این دو قرار گرفته است.
در درجه نخست، فروید و بسیاری دیگر از متخصصین روانشناسی، نهاد (id) را به عنوان ساختار ناهماهنگ تعریف کرده اند. این یک ماهیت کاملا غریزی است. نهاد (id) که در ذات خود نابسامان است، به سادگی به اصل لذت فرد وابسته است. نهاد به دنبال جلب رضایت سوژه است، و در این جا سوژه همان فرد یا شخص است. نهاد درحالیکه سعی میکند از هر موقعیتی که باعث ایجاد ناراحتی یا نارضایتی شود اجتناب کند، همیشه به دنبال بالاترین لذتهاست. نهاد همیشه از مفاهیم درد و تنش دوری می کند. در علم نظری، نهاد به عنوان محرکی ناخودآگاه که تقریبا همیشه از ماهیتی منفی برخوردار است شناخته می شود.
خصوصیات نهاد (id) را می توان با یک کودک تازه به دنیا آمده مقایسه کرد. یک کودک در این سن کاملا تحت تاثیر انگیزه ها، اجبار و غرایز است. بنابراین، به راحتی می توان گفت که کودک ذاتا سرشار از ساختار نهاد است. به همین علت است که اغلب نوزادان منفی گرا و انکار کننده تر به نظر می رسند. آنها همیشه روی خواسته های خود اصرار می ورزند، و به خواسته های دیگران جواب منفی می دهند. در کمال تعجب می بینیم که اگر کودک آن کسی باشد که درخواستی دارد، شخصیت نهاد درون او “نه” را به عنوان پاسخ درخواست خود قبول نمی کند. از این رو، نهاد در اصل خودخواه نیز هست.
از سوی دیگر، خود (ego) که در مرکز این الگو قرار دارد، واقعیت را در نظر میگیرد. خود (ego) به مانند یک میانجی میان دو شناسه دیگر در دو طرف خط (نهاد و فراخود) عمل می کند و به دنبال ایجاد تعادل بیشتر بین این دو است. به همین دلیل است که با اصطلاح اصل واقعیت شناخته می شود. خود، دارای حس عدالت است و تلاش می کند تا آنچه را که نهاد بیش از حد دارد را کم کند.
خود (ego) ، نهاد (id) را قانع می کند تا واقع گراتر باشد، و نتایج طولانی مدت و کلی را نظر میگیرد. خود (ego) نیز به عنوان ساختار سازمان یافته تر و ادراک آگاهانه شناخته می شود و اساسا “حس عمومی” فرد است.
- نهاد (id) همان اصلی است که به لذت وابسته است، در حالیکه خود مرتبط با واقعیت می باشد.
- نهاد (id) ساختاری سازمان نیافته، غریزی و خودخواه است، در صورتی که خود (ego)، سازمان یافته و ادراکی می باشد.
- نهاد (id) اساسا ناخودآگاه بوده، در حالی که خود (ego)، ضمیر آگاه و هوشیار فرد محسوب می شود.
1 دیدگاه
زهرا
عالی بود ممنون