در حالت ایده آل، عملکردهای داوری ما برایمان موهبت یک قضاوت خوب را به ارمغان می آورد. با این حال، این عملکردها اغلب فقط ما را به یک فرد قضاوت کننده تبدیل می کنند. و نه تنها فقط آنهایی که دارای اولویت های داوری Myers Briggs هستند – بلکه همه ی انواع دارای عملکرد داوری در دو عملکرد برتر خود هستند!
من فکر می کنم خوب است بدانیم که مغز ما برای قضاوت کردن تکامل یافته است، بنابراین ما برای انجام این کار بیش از حد به خود فشار نمی اوریم. اما خوب است به یاد داشته باشید که قضاوت های ما مبتنی بر درک محدود ما است و بیشتر اوقات با استفاده از تنها یک مورد از چهار عملکرد داوری انجام می شود. بنابراین، باید قضاوت های خودمان را با مقدار زیادی شک و تردید انجام دهیم.
این یعنی زیر سوال بردن ارزشهای خودمان! یعنی وحشت! ما بسیار تمایل داریم که به ارزش های تعیین شده توسط عملکرد عالی داوری خود تکیه کنیم، من فکر می کنم جمله معروف دکارت باید دوباره به این شکل تعریف شود: “من قضاوت می کنم، پس من هستم.”
عملکردهای قضاوت در شخصیت ما به صورت جفت وجود دارند. در حالت ایده آل، ما هر دو عملکرد را به صورت متوازن و متعادل به کار می بریم و قبل از هرگونه تصمیم گیری، داوری و ارزش گذاری، آن را با دو مورد دیگر هم بررسی می کنیم. معمولاً ما یک عملکرد داوری را به ضرر دیگران بیش از حد بزرگ کرده ایم. گفته من را اشتباه برداشت نکنید – توسعه این عملکردها ایده خوبی است زیرا این امر درک و بصیرت شما را عمیق می کند. اما بی توجهی به موارد دیگر حوزه تشخیص شما را محدود می کند.
عملکردهای داوری درونگرا معمولا به سمت داخل هدایت می شوند. این امر می تواند مانند قضاوتِ خود به نظر برسد و غالباً به مثابه خود درگیری به نظر می آید. عملکردهای برون گرا به بیرون هدایت می شوند. این امر می تواند به عنوان عدم آگاهی از خود به نظر برسد و اغلب به مثابه که قضاوت کردن دیگران بروز می کند.
احساس درونگرایی (Fi) مشغول تعیین چگونگی احساس من در مورد چیزها، و نحوه تأثیر آنها بر من است. این یک ارزیابی بسیار شخصی است. و اگر بخواهد جهان شمول شود، بسیار ناخوشایند خواهد بود – زیرا من ارزیابی می کنم که تحت تأثیراتِ منفیِ چیزی قرار دارم، هیچ کس اجازه ندارد چنین حرفی را بزند. استفاده صحیح از Fi، مشخص کردن کارهایی است که شما باید و نباید انجام دهید و از چه کاری باید اجتناب کنید یا خود را در آن درگیر کنید. استفاده نادرست این است که از دیگران بخواهید مطابق با ارزش های Fi شما زندگی کنند. (به عنوان مثال: اجازه گرفتن از بزرگسالان برای انجام [هر مورد دیگری را در اینجا می توانید درج کنید] اشکال دارد.)
تفکر درون گرا (Introverted Thinking) (Ti) مشغول تفکر منطقی و خردمندانه است، وزن جوانب مثبت و منفی را با بسیاری از عبارات جهانی اگر-آنگاه بیان می کند. در تعداد محدودی از موارد، Ti در حقیقت اثبات منطقی را اجرا می کند که در آن می توان چیزی را به صورت قاطع در رده بندی درست یا غلط تعیین کرد (ریاضی یا منطق). در سایر اوقات Ti در جستجوی منطقی ترین و قطعی ترین مفروضات و شرایط خاص است (بیشترِ جهان مانند ریاضی واضح کار نمی کنند). استفاده صحیح از Ti برای ایجاد سطح اطمینان در بیانیه با توجه به فرضیات و محدودیت های موجود است. استفاده نادرست این است که بدون پرس و جو درباره فرضیات و محدودیت های بیانیه رقیب فرض کنید همه اظهارات دیگر نادرست است. (مثال: همیشه منطقی است که کوتاه ترین مسیر به سمت خانه را طی کنید. در واقع، هنگامی که هدف اصلی زودتر رسیدن به خانه است منطقی تر است که کوتاه ترین مسیر را برای رسیدن به خانه طی کنید. امروز من می خواهم در مسیر خانه به یک صندوق پستی بروم که راه را طولانی تر خواهد کرد، اما هنوز یک اقدام منطقی است.)
تفکر برون گرا (Extraverted Thinking) (Te) مشغول سازماندهی و نظم دهی به جهان است و کارها را به نحو احسن انجام می دهد. استفاده صحیح از Te باعث می شود کارها در زمان و مکان لازم و مناسب به سرعت و با قاطعیت انجام شود. با این حال، سازماندهی تنها ارزش انسانی نیست و اگر سایر ارزش ها نادیده گرفته شوند، Te به عنوان یک موتور بخار تبدیل می شود. Te و Fi همیشه در یک نوع (تایپ) در کنار هم پیدا می شوند و همواره در حال تعادل با یکدیگر اند. این رویداد برای من چه معنایی دارد (Fi)، و چه کاری باید انجام دهم (Te). من قصد دارم چه کاری انجام دهم (Te)، و چگونه این عمل بر من تأثیر می گذارد (Fi). این یک سیستم بررسی و ایجاد توازن است که باعث می شود تعادل در هر دو عملکرد داوری حفظ شود.
احساس برونگرا (Fe) مشغول تعامل با همه افراد پیرامونی است و باعث می شود افراد نسبت به خود و زندگی احساس راحتی و احساس خوبی داشته باشند. اما اگر Fe به درستی جواب ندهند یا از آن قدردانی نشود، این هارمونی به یک درام تبدیل می شود و مردم فرار می کنند. Fe و Ti همیشه وقتی در یک تایپ وجود دارند، در تعامل با هم پیدا می شوند و با یکدیگر به تعادل می رسند. من چیزی در مورد جهان احساس می کنم و می خواهم نسبت به آن عمل کنم (Fe) – آیا باید این کار را بکنم (Ti)؟ این یک رویکرد بسیار منطقی است (Ti)، چه تأثیری روی دیگران دارد (Fe)؟ یکی دیگر از مواردی که در جهت بررسی و ایجاد تعادل ساخته شده اند، به گونه ای که هیچ کدام از عملکردها بر دیگری تسلط نخواهد یافت.
بیشتر اختلاف نظرها، دعواها ، مشاجره ها، نارضایتی ها، نبردها و جنگها نتیجه رقابت ارزش های داوری ناشی از عملکردهای مختلف داوری است. این اختلافات مانند دو اسب هستند که هر یک سعی در پیشی گرفتن از یکدیگر دارند در حالی که هر دو فقط روی یک پا قرار دارند. به جای اینکه در زندگی فقط بر یکی از عملکرد های داوری برتر خود تکیه کنیم، بهتر است از ایجاد توازن در هردو جفت عملکرد داوری خود بهره ببریم. و حتی بهتر است که با کمک هر چهار عملکرد داوری خود وارد سیستم شوید تا انتخاب های متعادل تری داشته باشید. اما ما می توانیم بهترین عملکرد را وقتی داشته باشیم که از مشاوره تعداد بسیاری از کارکردهای داوری موثر و کاربردی استفاده کنیم تا در واقع به شکلی عمیق و با بصیرت و بینش تصمیم بگیریم.
دریابید که چگونه این کار را انجام دهید و در رابطه، خانواده، کار، کشور، صلح جهانی داشته باشید!