بگذارید مقاله ی حاضر را با داستان واقعی شروع کنیم. یکی از اساطیر دنیای موسیقی پاپ؛ مایکل جکسون
در سال ۱۹۹۴ از مایکل جکسون به دلیل سرقت ادبی شکایت شد. شاکی فردی بود با نام کریستال کارتر و مدعی بود که متن موزیک »bad« برای وی است و مایکل جکسون این متن را از وی سرقت کرده است. این یکی از خنده دارترین پرونده های تاریخ موسیقی بود زیرا با هشیاری و خلاقیت مایکل جکسون، به نفع وی ختم شد. چرا؟
– قاضی از مایکل جکسون پرسید : چند آهنگ در آلبوم بد وجود داشت؟
+ مایکل جکسون :فکر می کنم ۹ موزیک
– چند آهنگ نوشتید که ۹ تای آن را در آلبوم قرار دادید؟
+ بین ۶۰ تا ۷۹ آهنگ
– چند آهنگ در آلبوم dangerous وجود دارد؟
+ فکر می کنم ۱۷ موزیک
– چند ترانه نوشتید که ۱۷ تا مورد پسند بود و منتشر کردید؟
+ حدود ۷۰ ترانه
می توانید گزارش کامل را در این لینک بخوانید
این اولین بار نیست که یک هنرمند یا خواننده برای آلبومش از بین چند ده ترانه فقط ۶-۷ یا نهایت ۱۰ ترانه را بر میگزیند و باقی را نادیده میگیرد. مایکل جکسون و تمامی هنرمندان طبق قانون ۱۰ – ۲۰ – ۷۰ این کار را انجام می دهند
- ۷۰ درصد محتوای متوسط و ضعیف
- ۲۰ درصد محتوای خوب
- ۱۰ درصد محتوای عالی
بدیهی است که کارهای “متوسط” جکسون هنوز چند برابر بهتر از یک موزیسین مشتاق و تازه وارد است. اما نکته مهمی در مورد این قانون است؛ مهم نیست شما مایکل جکسون هستید یا یک موزیسین نوپا ، شما باید از قانونی ۷۰ – ۲۰ – ۱۰ استفاده کنید
پیام ضمنی من به شما این است که شما فقط باید به نوشتن و نوشتن و نوشتن ادامه دهید.
70–20–10 چه چیز دیگری به ما ارائه می دهد؟
من به شخصه برای شروع همیشه از این روند استفاده کرده ام و بهره وری آن را نیز دیده ام. با نوشتن زیاد است که توانستم در کاری موفق شوم. حتی در همین سایت شخصی نیز به شخصه از معدود مطالبم راضی هستم و اگر قرار باشد یک زمانی فقط محتواهای مفیدم را نگه دارم شاید بالای هشتاد درصد را حذف کنم. اما چه کنم برای دیده شدن در گوگل مجبورم هر نوع محتوایی را منتشر کنم. حتی آن ۷۰ درصد را! اما آن هفتاد درصد به معنی بیخودی نوشتن نیست. بلکه آنها نیز می توانند مفید باشند. کافیست هر چند وقت یکبار یکی از آنها را بیرون بکشید و اصلاحات لازم را بر رویش انجام دهید.
من از این قانون ۷۰-۲۰ – ۱۰ به نوع دیگری نیز استفاده کرده ام
چند وقت پیش دوستی با من تماس گرفت و در خصوص پیج اینستاگرامم با من صحبت کرد. اعتقاد داشت پست های به شدت جذابی دارم و واقعا مشخص است که برایش وقت می گذارم. اما خیلی تخصصی است! تصمیم گرفتم همین قانون ۷۰-۲۰ – ۱۰ را به پیش بروم. یعنی هفتاد درصد محتوا را فان و اجتماعی بگذارم ( به خصوص در استوری هایم ) ، ۲۰ درصد را در فضایی بین تخصص و عمومی ، و فقط ۱۰ درصد محتواهایم را به سمت تخصص بودن ببرم و از آن زمان به اینور مخاطبانم با من بیشتر ارتباط میگیرند و راحت تر متوجه گفتمانم می شوند. کافیست به محتوای پیجم نگاه کنید تا این تغییر ساختاری را به وضوح ملاحظه کنید
یک عنصر شجاعت را نیز باید بر شمرد و نباید آن را دست کم گرفت. همیشه آسان نیست که مقاله خود را پابلیش کنید تا دیده شود، تا قضاوت شود. اگر در حال آزمایش ایده ها و سبک های جدید نوشتن باشید ، ترسناک تر نیز می باشد. اما در ابتدا فقط ترسناک است. مخاطبان شما تمایل شما به آزمودن نگارش. های جدید را درک خواهند کرد. وقتی آنها بدانند که شما سعی دارید بهتر شوید و کاملاً قابل پیش بینی نیستید ، تمایل بیشتری به پیوستن به شما در این سفر خواهند داشت.
فرمول جادویی که باید به آن پایبند باشم ، و به نسخه ی جوانتر خودم خواهم گفت:
- کیفیت در ۱۰ – ۲۰ – ۷۰ : به دنبال کیفیت ، مقدار زیادی از مطالب را منتشر کنید. این نوع محتواها همیشه باعث میشود کوه یخ بر روی آب بیشتر دیده شود. اما دقت کنید که کیفیت را نباید قربانی کمیت کنید.
- تنوع در ۱۰ – ۲۰ – ۷۰ : پیشنهاد می کنم روی ۷۰ درصد محتواهایتان زیاد سخت گیر نباشید و هر نوع محتوایی را متناسب با هویت برندتان منتشر کنید. حدود ۲۰ درصد را متناسب با استراتژی سایت ( یا برند ) منتشر کنید و ۱۰ درصد را به شدت سخت گیرانه و بر مبنای هویت برند و استراتژی هایتان تولید و منتشر کنید.
- به اصول پایبند باشید : اصول خودتان را همیشه در نظر بگیرید. اصول مخاطبتان را نیز همچنین . این رابطه ی عاشقانه نیازمند تعهد شما به اصول و وعده ی برندتان است.
1 دیدگاه
راز بازاریابی محتوا برای استارتاپ ها – وب سایت دکتر فرجاد پورمحمد ( متخصص دیجیتال برندینگ و مشاور آی تی )
[…] رساند. در ضمن چند روز پیش محتوایی منتشر کردم تحت عنوان قانون ۷۰-۲۰-۱۰ برای ایجاد تولید محتوا که در خصوص تولید محتوا می […]